ضمن تشکر از اظهارنظر آقای محمدحسین (در مطلب مربوط به خزها ) لازم دانستم در مورد نظر قبلی خودم توضیحاتی عرض نمایم
من پیش خودم گمان می کردم یه کمی نویسندگی بلدم ولی با توجه به نظر اخیر آقای محمدحسین ،متوجه شدم که هیچ چیز از نویسندگی
نمی دانم و هیچی بلد نیستم. چون در نوشتارم نتوانستم منظور خودم را برای کاربران عزیز وب ایراد کنم و از این بابت از خودم
متأسفم.
به قول آقای محمد حسین بنده که متوجه نظر ایشان در پست ارسالی مربوط به خزها نشدم و ناخواسته باب اعتقادی دینی باز شد عرض کنم که از
این بابت معذرت می خواهم. البته من هم قصد دخول به چنین مبحثی نداشتم ولی با مرور به نوشتار ناقصم متأسفانه شاید چنین بازتابی
را داشته که عزیزی همچون آقای محمدحسین ، نظر بنده را آمرانه و پدرانه برداشت نمایند که در اینجا بر من واجب شد که اگر چنین پنداشته
شده است ابتدا از آقای محمدحسین و بعد از کلیه عزیزانی که موجبات انحراف اذهانشان گردیده عذر خواسته و برای رفع شبهه و
روشنگری توضیحاتی بنویسم.
من نه اسراییلی ام ، نه یهودی و نه متعصب بر هر قومیت . اعتقاداتم عاری از هر گونه محدودیت دینی است و سعی می کنم همیشه
منعطف وتسلیم حقیقت و راستی باشم و هیچگاه به دانش خویش تکیه نخواهم کرد وبرای بیشتر دانستن و فرقان از پروردگار خویش
طلب هدایت دارم و در این راستا جهد و کوشش خواهم کرد .
بحث و اظهار نظر در مورد ادیان و نژاد و قومیتها و اعتقادات بیگانگان ،
چیزی نیست که صحبت امروز و دیروز باشد . این مقوله ایست که در سالیان کهن و پیشین نیز موجب تنشها ،ستیزها ، جداییها و
کشتارهایی گردیده است.
وهمواره در این ایام کسانی بوده اند و خواهند بود که از نفاق و جدایی و دشمنی بیزارند و در اندیشه تقریب و وحدت و مهرورزی و
یکدلی باشند.
من اگر از اسراییل دم زدم و آن را توصیف کردم ، هدفی جز این نداشتم که عرض کنم انان نیز به ظاهر و شعار سنگ معنویت و
دینداری را به سینه می زنند و با ابزار و شعارهای مقدس منافع قوم خویش را خواستارند ، نه اینکه چون اسمی زیبا را یدک می کشند
پس پاک و مبرا خواهند بود.
نیت من فقط استفاده از ابزار و هر وسیله برای نزدیک شدن و تفاهم است که می توان با تحمل سلایق و عقاید دیگران یک محیط محترم
و مودب ایجاد شود که خود موجبات رقم خوردن یک چارچوب و قانون را رقم خواهد زد. واگر از دین و قومیت خاصی سخن به میان
آمد نه نشان بر تأیید و نه نشان بر رد آن قوم است .
فرموده آزادمرد تاریخ ، معلم آزادگان ،امام حسین (ع)، مبنی بر اهمیت آزادگی و انسانیت نسبت به دینداری ، همان اشاره به آیات
صریحی از قرآن مبین نظیر لا اکراه فی الدین ... ، واعتصموا بحبل الله... ، ان الذین امنوا و هادوا و نصاری.... ، می باشد.
نمی خواهم دوباره وارد اینگونه مباحث شوم ولی چون در نظر مندرج اقای محمد حسین پیرو نظر بنده در مورد دو پیامبر (یعقوب وداوود) سخن به میان آمد مجبورم که عرض کنم از آنجا که پروردگارِ بسیار بخشنده با وجود چنین ارتکاب خطا از این بزرگواران،در نهایت ازآنان به نیکی یاد می کند، متوجه می شوم که یقیناً آن دو به توابیت و رحمانیت خالق خویش ایمان داشته و از او طلب مغفرت نموده اند که مطمئناً مغفرت آنان مورد تأیید و ترحم پروردگارِ هستی بخش قرار گرفته است که با نیکی از آنان یاد می شود و من نیز مجابم به نیکی از آنان یاد کنم .
حتی من سعی می کنم در زمان خویش هم اگر خطا یا گناهی از کسی در برابر چشمانم نیز سر بزند ، هیچگاه به دیده رد و منحوس بدو ننگرم، بلکه با نیک پنداری به طلب مغفرت او در خلوتگاه بیاندیشم که شاید اگرخداوند تواب و رحیم اورا بخشید، بیهوده از من پلید پنداری باقی نماند.
من به خودم اجازه نمی دهم که خویش را به امت یا پیامبری و بالعکس نسبت دهم و با یدک کشیدن نام آنان و از خود دانستن انان، خودم را از نافرمانی خداوند بری بدانم چون به آیه شریفه :لاتزرو وازر... واقفم و مطمئنم همانگونه که نوح نتوانست فرزند خویش را از ضلالت و پلیدی و عذاب خداوند رها سازد من نیز با محبت و یدک کشیدن نام دین و مذهبی ، رضایت پرورگار را حاصل نخواهم کرد
اگر به وضعیت کنونی ایران اشاره شد ، این نیست که جایگاه ایران را با دیگر کشورها در تظلم و ستمگری مقایسه کنم بلکه منظورم این بود که در هرجا حتی با یدک کشیدن نامها و شعارهای دینی می توان ظلم و ستم را مشاهده کرد که هیچگاه نمی توان آن را متوجه حاکمان آن جوامع کرد بلکه به تحقیق ، یقین خواهد شد که این تظلم و ستمگری منشأیی از خود ملت دارد.
-در مورد زندگی توأم با آرامش در دنیا نیز همانگونه که در مطلب «صافکار نمونه شهر» که در همین وب درج شده است ،معتقدم دنیا جای خوشگذرانی و لذت نیست. همانطور که فراعنه با آن همه دارایی وتوانایی، از ترس حفظ جان خویش حتی به فرزندان و خانواده خویش مشکوک و مظنون بودند ،پس مطمئناً نه تنها لذتی از لحظه های خویش نبرده بلکه همیشه ایام را در بیم و هراس به سر برده اند. در مقابل نیز با مرور زندگی مردان خدا هم متوجه می شویم که آنان هم از لحظه های دنیایشان جز مشقت و نامهربانی، لذتی نصیب نگردیده ولی آنچه آن والاترین ها را ازپست ترینها متمایز می نماید نیّات آنان است فراعنه نیتی جز خودخواهی و دنیاطلبی- و انبیا و
اوصیا هدفی جز بندگی و خشنودی پروردگارشان را نداشته اند که البته این مصایب و ناملایمتی و جهد و کوشش و صبوری برآنان، با یاد خدا به آرامش مبدل می گردد.
الا بذکرالله تطمئن القلوب . منظور من از آرامش این آرامش است.
با توجه به اینکه در سطر فوق صحبت جهد شد و این موضوع نیز در فرمایشات آقای محمد حسین البته بانام جهاد ایراد شد ، لازم دانستم که از تبلیغات خصمانه و مغرضانه حکومتهای غربی در مورد جهاد در اسلام که سعی بر آن دارند این فریضه را همردیف جنگ و ستیز و ترور در بین جهانیان منتشر کنند ، مطلبی عرض نمایم؛ جهاد قبل از فرمان جنگ ، به جهد و کوششی یا همان تلاشی اتلاق می شود که از هرطریق در راستای اجرای فرمان و احکام الهی صورت پذیرد ، نظیر کوشیدن و سختی کشیدن برای پا گذاشتن بر خودخواهی و غرور ، نظیر تلاش برای احقاق حقیقتی ولو آنکه با بروز آن حقیقت به جایگاه و شخصیت شما آسیب و خسرانی وارد شود. نیک کرداری ونیک گفتاری و کمک به همنوعان حتی در حد از خودگذشتگی و ایثار و تبلیغ نیکی با وجود داشتن هزینه ها و مصایبش ، صورت می گیرد. جهاد صرفاً به جنگ و ستیز با بیگانگان نیست بلکه سرانجام برخورد با آنانی است که آگاهانه برای خداوند متعال شریک و در کفر خویش پایدارند ، می باشد.البته متأسفانه بعضی از به ظاهرمسلمین با کج روی و افراط خویش ، جهاد را فقط به شمشیر و سلاحش می شناسند که این دیدگاه ، بیش از پیش اهداف دشمنان متعصب اسلام را رقم خواهد زد و مانع جذب اذهان عالمیان و سوق به این دین و آیین می شود .
.
و در اخر از اینکه آقای محمد حسین مرا به دوستی نپذیرفتند به حال خودم متأسفم، امیدوارم لیاقت دوستی با شما گرامی را بدستم آورم
.دوستت دارم
ضمناً یاددآور می شوم همانطور که مکتب جعفری(که منسوب است به حضرت امام جعفر صادق(ع) ) شعبه ای از شاخه امامیه اثنی عشر در مذهب شیعه است ، وهابیت یا وهابیگری نیز از فرقه حنبلی یکی از فرق چهارگانه مذهب سنی ها یا اهل تسنن نشأت میگیرد .
.به امید روزی که از خصومت و گمراهی حرفی نشنویم ،
دعاگوی شما هستم