حرفی دوستانه -خاطرات راه آهن را ورق بزنیم - 5

')); replace2=replace.replace(new RegExp('form','gim'),'div'); document.getElementById(Id_Rozblog_Comment).innerHTML='
'; } } xmlhttp.open("GET",'http://4sat.rozfa.com/post/comment/'+CommentID,true); xmlhttp.send(); } function SM(strCode) {document.getElementById ('tex').value +=strCode;}

درباره سايت درباره سايت
حرفی دوستانه -خاطرات راه آهن را ورق بزنیم
بکوش و دانشی بیاموز و پرتوی افکن/ که فرصتی که تو را داده اند ،بی بدل است/ دل پاکیزه به کردار بد آلوده مکن/ تیرگی خواستن از نورگریزان شدن است ............................... فرصت را از دست ندهیم/ اینک/ اندک فرصتی است برای دانستن/ اندک فرصتی که تو میتوانی مرا دانایی هدیه دهی/ و من نیز تو را/ اندک فرصتی که بیشتر بدانیم/ فرصتی برای زدن تیشه بر ریشه نادانی است/ تیشه بر ریشه تاریکی/ تیشه بر ریشه ناپاکی/ فرصتی برای باهم بودن/ مهربانی و عشق ورزیدن/ زیبا نگریستن و زیبا سرودن/ فرصتی در پیش است اینک/ اندک/ فرصتی برای گذشته هایمان را دیدن/ فرصتی برای اندیشیدن/ فرصتی برای خود را دیدن و ندیدن/ فرصتی برای یک انتخاب/ فرصتی برای یافتن راستیها/ فرصتی برای ... . . . فرصت را از دست ندهیم/ لحظه ای شاد تقدیم تو باد/ نور و روشنایی نیز هم.

موضوعات موضوعات

ایستگاه سرگرمی

جوک

اس ام اس sms

کلیپ

خنده نما

بازی

چیستان

ایستگاه پیام

حوادث

ایستگاه ورزش

فوتبال

والیبال

بسکتبال

کشتی

تکواندو

پرورش اندام

ایستگاه اول

ایستگاه قند و پند

شعر

حکایت

ضرب المثل

معجزه کلام

مشاعره

گوهر سعدی

ایستگاه دانلود

دانلود فیلم

دانلود نرم افزار

دانلود کتاب

دانلود موزیک

ایستگاه اندیشه

آفرینش

ادیان و مذاهب

مقالات اعتقادی

گپ اعتقادی

من و حرفهای مفت

ایستگاه دانش

دانستنیها(اطلاعات عمومی)

روایات و حکایات

ایستگاه عکس

تصاویر راه آهن

تصاویر جالب و دیدنی

ایستگاه راه آهن کاشان

خاطرات

عکس

پیام

ایستگاه عاشقانه

شعر عاشقونه

عکس عاشقونه

کلیپ عاشقونه

SMS عاشقونه

حرفهای عاشقونه

ایستگاه مد

ژورنال لباس


آرشيو آرشيو

مرداد 1396

خرداد 1396

فروردين 1396

بهمن 1395

دی 1395

ارديبهشت 1395

مهر 1394

تير 1394

ارديبهشت 1394

فروردين 1394

خرداد 1393

بهمن 1392

دی 1392

آذر 1392

آبان 1392

مهر 1392

شهريور 1392

مرداد 1392

تير 1392

ارديبهشت 1392

اسفند 1391

بهمن 1391

دی 1391

آذر 1391

آبان 1391

مهر 1391

شهريور 1391

مرداد 1391

تير 1391

خرداد 1391

ارديبهشت 1391

فروردين 1391

اسفند 1390

بهمن 1390

دی 1390

آذر 1390

آبان 1390

مهر 1390

شهريور 1390

مرداد 1390

تير 1390

خرداد 1390

ارديبهشت 1390

فروردين 1390


نويسندگان نويسندگان

محمدرضا صمدیان (683)

مهدی رازقی (0)

احسان نگارنده (0)

amirkhan (0)

مهدی تاجیک (0)

رسول دانش دوست (65)

فاطمه رازقی (0)

زهرا مشهدی (1)

اینجا جای شما خالیست! (0)

میثم تاجیک (0)

رضا حبیبی (2)

علی کیانمهر (1)

علیرضا صمدیان (1)

جابر مسعودی خوی (0)

مجید سنکیان (0)


جستجوگر پيشرفته سايت





شما رو کجا می برن؟ ما که نیستیم!!


 

 

یه اتوبوس آدمیم ،


آدم که چه عرض کنم یه مشت ... (ا اصلاً بی خیال، ولش کن)


داریم میریم


البته داریم میریم که چه عرض کنم، دارن مارو می بَرَن


یه جاهایی خوب دارن می برن،  

یه جاهایی که بمون گفتن شما چشماتونو ببندید و دنبال ما بیاین همه چیز و به ما بسپارین.


ماهم سرخوش چشمامون رو بستیم و سوار اتوبوس اوناییم و می ریم


به امید اینکه ما رو یه جای خوب ببَرن .

 

بَه چه اتوبوسی ، از خودمونه، از آبا و اجدادمون بهمون ارث رسیده . به ما گفته بودن اتوبوس بهتر از این توی دنیا دیگه نیست


یه اتوبوسی که به اسم . . . . . .  ، تزیینش کردن و زرق و برقش دادن.(زحمت پرکردن نقطه چین با خودتون)


چشمامون بسته اس ،  ولی خُرمیم . داریم می ریم


یه لحظه

یواشکی

 

یاغی شدم و

چشمامو نیمه باز کردم

 

بیرون اتوبوس رو دید زدم .

دیدم حواشی جاده و اوضاع احوال مسیر ،  اونی نیس که برامون گفتن و نقاشی کردن و ازمون خواسته شده،

 

مسیر ما اصلاً مسیر نبود  یه بیراهه بود .

 

با خودم گفتم این نامردا دارن مارو کجا می برن .

 

ترسیدم

 

یه نیگاهی به راننده و دار و دستش کردم ،

 

آخرِ رذل و پَستی رو از چهره و ذاتشون دیدم .

وای چه گرگا و کفتارایی

 

ترسیدم ، شلوارمو دودستی گرفتم .


یه نیگا این ور و اون ور انداختم و از اتوبوس اون کثافتا پریدم بیرون .


دست و پام خراشیده شد ولی هیچ اشکالی نداشت , عوضش با اتوبوسی که هیچ اختیاری توی هدایتش نداشتم و  رانندش یه مشت الدنگ بود به ته دره سرازیر نمی شدم  .

ولی شما چی؟ دلم براتون می سوزه

شمام مادامی که یواشکی چشمتون و باز نکنین تو همون اتوبوس به سرازیری دره نزدیک میشید و طعمه و گول خورده ی اونایید. ( حواست باشه گفتم یواشکی چشماتو بازکن چون اونا از آدمایی که چشم و گوششون بازه خیلی می ترسن . به خاطر همین زود سرشونو زیر آب می کنن.)

آره

اگه چشمامونو ببندیم روز روشن هم شبِه ولی اگه شبا هم چشم دلمون باز باشه همیشه یه مهتابی هس یه سوسویی که بشه به امیدش راه رو از چاه تشخیص بدیم.


به خدات و چشم دلت اعتماد کن و رانندگی  مسیر زندگیت رو به اون بسپار .

 

 

بگو خدایا منو به راه راست هدایت کن  (به قول عربا اهدنا الصراط المستقیم) .


اون وقته که باور می کنی اون واقعاً یه رهنماست (به قول عربا ، هادی )

نه الانی که فقط زبونی میگی و نمی فهمیش.


اون وقته که باور می کنی که فقط اون برات بسه (به قول عربا ،کافی)

 

و نیازی به هیچ کس و خس  دیگه ای نیست(به قول عربا، صمد) .


اون وقته که باور می کنی که او می شنوه (به قول عربا،سمیع) و تورو داره می بنیه (به قول عربا،بصیر)

 

 

 

امتحانش مجانیه

  چشمامونو بستیم به امید خسان داریم راهمونو طی می کنیم ، چشم بسته . دارن مارو می برن . هرجا که خودشون می خوان ، اون پست فطرتا . دارن مارو می چاپن .


من که از اتوبوسه شما و اونا ، خیلی وقته پریدم بیرون

تــــــو  هــــــــــــم  بــــــــــــپر

 

 

 

 

بازديد : 344 بار دسته بندي : من و حرفهای مفت نظر دهيد! [ 0 ]


عکسهای ارسالی از جابر مسعودی خوی ( محرم 91راه آهن کاشان)


 

 

محرم 91  - راه آهن کاشان - آشپزخانه

حاج حسین مسعودی خوی - علی کیانمهر -  رضا نادری

عکسهای ارسالی از آقای جابر مسعودی خوی

 

آقا جابر ممنونم ازت .  از اینکه به جمع ما پیوستی خیلی خوشحالیم

 هر وقت اسمی از بچه های راه آهن توی وب میاد دلم میخواد یه کتاب پر از جمله های عاشقانه براشون بنویسم .حیف که سوات درست وحسابی نداریم.

بازديد : 534 بار نظر دهيد! [ 0 ]


ما خیلی خطرناکیم


 


ما خیلی خطرناکیم

 

 

 

ما

 

 

با یه هندوونه

 

با یه نگاه

 

با یه اشاره

 

 

با یه کلیپ

 

 

با یه فیلم

 

 

با یه شعار

 

 

با یه سرود حماسی

 

 

با یه فحش  

 

با یه بی احترامی

 

با یه ....

 

 

 

منطق و اندیشه و داد و انسانیت رو فراموش می کنیم ،

 

 

به کل دچار نسیان می شیم  

 

 

نمی خوام بگم  « تحــــــریک » ولی ، احساسی می شیم

 

 

 خدا آخر و  عاقبت کسی که منطق و اندیشه و داد و انسانیت رو زیرپا میذاره و

با احساسش تصمیم می گیره ، به خیر کنه

 

ما ایرونیا 

آدمای احساسیی هستیم

 

این خیلی بده ،     مگه نه؟

 

اینجوری تصمیمامون آبکی و مغرضانه میشه و اصرار روی تصمیمای احساسی هم منجر به جدایی و جنگ و .... میشه

 

خلاصه

 

خیلی خطرناک میشیم .

مواظب تصمیمامون باشیم 

.

.

.

عقب افتادیم

.

.

 

ما خیلی عقب افتادیم

شاید به خاطر همین احساسی بودنمونه

 

 

باید توی رفتارمون تجدید نظر کنیم

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

بازديد : 376 بار دسته بندي : من و حرفهای مفت نظر دهيد! [ 0 ]


با ارزش شدن


 

http://889.ir/91/91-9/19/001/1.jpg

حکایت:

شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع و گریه و زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند !
استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟

شاگرد گفت : برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!
استاد گفت : سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟
شاگرد گفت : با کمال میل؛ استاد.
استاد گفت : اگر مرغی را، پروش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم .
استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟
شاگردگفت: خوب راستش نه...!نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!
استاد گفت: حال اگر این مرغ ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!
شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر ، خواهند بود!
استاد گفت :

پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش!
همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم ، گوشت ، پوست و استخوانت؛ گردی.
تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی
تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آوری .
خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد!
او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد و می پذیرد،
نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را.....!

 

 

بازديد : 278 بار دسته بندي : حکایت نظر دهيد! [ 0 ]


تا شقایق هست.....


 

 
او بی عیب نیست، شما هم همینطور و هر دوی شما هیچگاه کامل نخواهید بود اما اگر او می تواند حداقل یک بار شما را بخنداند، باعث شود دو بار به او فکر کنید، و اگر پذیرفت که یک انسان است و اشتباه می کند، با او بمانید و از جان برایش مایه بگذارید. او در وصف شما شعر نخواهد سرود، هر لحظه به شما فکر نخواهد کرد، اما بخشی از وجودش را به شما خواهد داد که می داند می توانید آن را بشکنید. به او آزار نرسانید، تغییرش ندهید و بیش از توانش از وی انتظار نداشته باشید. موشکافی نکنید، وقتی خوشحالتان می کند لبخند بزنید. وقتی عصبانیتان می کند آرامش خود را حفظ کنید. وقتی نیست دلتنگش شوید. عاشقش باشید. چون آدم کامل وجود ندارد اما همیشه یک نفر هست که با او کامل ترین لحظات را تجربه می کنید.
 
 
 
 
 

 
 

 
 
 
 
 
 
 
 

 
 


 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

بازديد : 383 بار دسته بندي : معجزه کلام نظر دهيد! [ 0 ]


لطفا بخونش


من هم مثل شما ، مثل همه باور ندارم که دنیا ;کمتر از 20 روز دیگه تموم میشه....
ولی یه نکته هست که خیلی جالب و خیلی وحشتناکه ....
هیچ کس حاضر نشد کوچکترین تغییری تو رفتارش ایجاد کنه.....
هیچ کس حاضر نشد 1 درصد احتمال بده ......
همه هنوز به شکستن دل همدیگه ادامه میدیم و خودمون رو بی تقصیر میدونیم...
همه هنوز یه عالمه حرف تو دلمون مونده....
همه هنوز اونایی که دوستمون دارن رو تو انتظار محبتمون نگه داشتیم......
هنوز تو خیلی از مواقع که میتونستیم به کسی کمک کنیم کوتاهی میکنیم...
هیچ کس یه ذره از غرورش کوتاه نیومد........
و.......
نه تو این یک سال که این بحث داغ بود نه حتی تو این یک ماه و نه حتی تو این چند روز .....
مهم نیست این قضیه واقعی باشه یا شایعه ولی مثل یه امتحان بزرگ عمل کرد که ما آدما هممون گند زدیم.....

بازديد : 338 بار نظر دهيد! [ 0 ]


قرآن (خواندنی)


 

قرآن (خواندنی)

     قرآن کتابی است که نام بیش از ۷۰ سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است، و بیش از ۳۰ سوره اش از پدیده های مادی و تنها ۲ سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز!

     کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست...

     این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لای آن را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را _ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی به کار رفت،

     از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و بادشانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند

     و بالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد.

 

     قرآن! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند: " چه کسی مرده است؟ " چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است

 

    قرآن! من شرمنده توام اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام یکی ذوق می کند که تو را بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق می کند که تو را فرش کرده،‌ یکی ذوق می کند که تو را با طلا نوشته، ‌یکی به خود می بالد که تو را در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و ... آیا واقعاً خدا تو را فرستاده تا موزه سازی کنیم؟

  

    قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و تو را می شنوند،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند: "احسنت ...! " گویی مسابقه نفس است ...

 

     قرآن!‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه،‌ خواندن تو آز آخر به اول،‌ یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟

ای کاش آنان که تو را حفظ کرده اند، ‌حفظ کنی، تا این چنین تو را اسباب مسابقات هوش نکنند.

 

     خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو آنان که وقتی تورا می خوانند چنان حظ می کنند،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است، که به صلیب جهالت کشیدیم 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دکتر شریعتی

بازديد : 443 بار دسته بندي : ادیان و مذاهب نظر دهيد! [ 0 ]


روزمره گی عین مردن است


ایـن روزمـره گی مکـرر ...



روزمره گی، عین مردن است


حتی اگه شب رو دیر خوابیدی، صبح زود بیدار شو !

زیر بارون راه برو، نترس از خیس شدن !

هر چند وقت یه بار یه نقاشی بکش !

توی حموم آواز بخون، آب بازی کن، چه اشکالی داره ؟!

بی مناسبت کادو بخر! بگو این توی ویترین برای تو بود

در لحظه دست دادن به یه دوست، دستش رو فشار بده !

لباس های رنگی بپوش !

آب نبات چوبی لیس بزن !

نوزاد فامیل رو بغل کن !

عکسات رو با لبخند بگیر !

بستنی قیفی لیس بزن !

زیر جمله های قشنگ یه کتاب خط بکش !

به کوچیکتر ها سلام کن !

تلفن رو بردار و به دوست های قدیمیت زنگ بزن !

برو دریا، شنا کن !

هفت تا سنگ بنداز تو دریا و هفت تا آرزو کن !

به آسمون و ستاره ها نگاه کن !

چای بخور، برای دیگران هم چای دم کن !

جوراب های رنگی بپوش !

خواب ببین !

شعر بگو !

خاطرات قشنگ رو بنویس !

بالا بلندی، وسطی بازی کن !

قاصدک ها رو بگیر و آرزو کن و فوتشون کن !

خواب بد دیدی بپر، حتما یه لیوان آب بخور !

باغ وحش برو، شهربازی، چرخ و فلک سوار شو !

جمعه ها به کوه برو، هر جاش که خسته شدی، یه ذره دیگه ادامه بده !

نون خامه ای بخر و با لذت بخور !

قبل خواب کارای روزت رو مرور کن !

هیچ وقت خودت رو به مردن نزن !

نفس های عمیق بکش !

به دردو دل دیگران با دقت گوش بده !

سوار تاکسی شدی بلند سلام کن !

چون ... هر جا وایستی، مردی !

زنده باش، زندگی کن !

برای زنده موندن از داشته هات غافل نشو !

قدر همشون رو بدون، بگذار زندگی از اینکه تو زنده ای، به خودش ببالد !

و تو با نشاطی که به زندگیت می دهی، می توانی زنگار روزمره گی را از جانت بزدایی ...


و در آخر : بدان که روزمره گی، عین مردن است !

بازديد : 476 بار دسته بندي : حرفهای عاشقونه نظر دهيد! [ 0 ]


داروخانه پروردگار


داروخانه پروردگار

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/67020277958292040186.jpg

هویج حلقه شده شبیه چشم انسان است. مردمک و عنبیه و خط نوری که

 به چشم میرسد درست مانند چشم انسان میباشد. تحقیقات نشان میدهد

 که مصرف هویج باعث افزایش جریان خون در عملکرد چشم میشود.

 

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif
 


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/00786383150924351276.jpg
 

وقتی گوجه فرنگی رو از وسط دو نیم میکنید چهار تا خونه میبینید که قرمزه و

 دقیقا مثل قلب هستش که اون هم قرمزه و چهار تا بخش مجزا داره .

 تحقیقات نشون داده که گوجه فرنگی خون رو تصفیه میکنه.

 

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/25482283530577643157.jpg
 

حبه های انگور روی خوشه شبیه قلب هستش و هر دونه اون

 شبیه سلولهای خونی. امروزه تحقیقات نشون داده که

 انگور برای حیات قلب بسیار مفیده.


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/60390354986080997884.jpg

مغز گردو شبیه مغز انسان هستش. نیم کره راست و نیم کره چپ .

 قسمت بالای مغز و پایین مغز. حتی چین خوردگی های و

پیچیدگی های اون هم شبیه نئو کورتکس میباشد .

 در حال حاضر میدانیم که گردو ۳۶ مرتبه نورونهای پیام رسان

 به مغز را گسترش میدهد.

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/13085962770830245322.jpg

تا حالا به لوبیا قرمز دقت کردین؟ درسته... شبیه کلیه انسان هست .

 تحقیقات نشون داده که لوبیا قرمز در بهبود عملکرد کلیه نقش بسزایی داره.

 
http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/04759412232370876798.jpg

 

ساقه کرفس شبیه به استخوان است و این نوع از سبزیجات

 در استحکام استخوان بسیار موثر میباشد. استخوانها تشکیل شده

 از ۲۳٪ سدیم و کرقس هم ۲۳٪ سدیم داره . چنانچه

 در رژیم غذایی شما سدیم وجود نداره کرفس میتونه این کمبود رو جبران کنه.

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/29949795855608543682.jpg
 

آوکادو و گلابی و بادمجان برای سلامت سرویکس و رحم در خانمها

 بسیار موثر میباشد. امروزه تحقیقات نشان میدهد که اگر خانمها

در هفته یک عدد آوکادو مصرف نمایند هورمونهای آنها متعادل میشود و

 از بروز سرطان رحم جلوگیری میکند. جالبه که بدونید ۹ ماه

 از شکوفه کردن آوکادو تا رسیدن میوه آن طول میکشه.


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/02546201328877400182.jpg
 

انجیر پر از دونه هستش که باعث افزایش تعداد و

حرکت اسپرم مرد و همچنین جلوگیری از عقیم شدن میشود.

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/95321128413225437149.jpg

سیب زمینی استامبولی شبیه لوزالمعده هستش که

 باعث تعادل قند خون در بیماران دیابتی می شود.

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/22904362516254867894.jpg
 

زیتون به سلامت و عملکرد تخمدان کمک میکند.


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/86305990041958571828.jpg

کریپ فروت و پرتقال و انواع مرکبات شبیه غده های شیری هستند و

در سلامت سینه و جنبش غدد لنفاوی در سینه موثر است.


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/26936715361586265201.jpg

پیاز شبیه سلولهای بدن میباشد. امروزه تحقیقات نشان داده است

 که پیاز نقش مهمی در خروج مواد زائد در بدن را داراست و

 باعث ریزش اشک و شستشوی لایه مخاطی چشم میگردد.


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/98113526373015666649.gif


حرکاتی ساده اما اثر بخش با فشار درمانی !

ســرفه

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/02359890251473859471.jpg

به صورت متناوب انگشت شست خود را به مدت یک دقیقه

 طبق تصویر حرکت دهید . سه بار این حرکت را تکرار نمایید.


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif


دردهای فــوقانی

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/13655825091161820745.jpg

طبق تصویر نقطه ی مورد نظر را فشار دهید. دقت نمایید که

 شانه ی چپ را با دست راست و شانه ی راست را با دست چپ فشار دهید.


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif


خستــگی


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/01135558148516869910.jpg
 

روی ماهیچه ی ساق پا، چهار انگشت پایین تر

 از فرورفتگی زانو، و تقریبا یک انگشت

 به طرف خارج درشت نی را فشار دهید.

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/08409187456439233511.gif

مشکلات معــده

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/19004815532702038656.jpg

 

طبق تصویر دو انگشت بالاتر از اولین چین و

چروک مچ دست را فشار دهید .

 

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/18431077840680011411.gif

 

بازديد : 376 بار دسته بندي : دانستنیها(اطلاعات عمومی) نظر دهيد! [ 0 ]


راننده کامیون


راننده کامیونی وارد رستوران شد. دقایی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد، سه جوان موتورسیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راستبه سراغ میز راننده کامیون رفتند.

بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن، اولی سیگارش را دراستکان چای راننده خاموش کرد. راننده به او چیزی نگفت.
دومی شیشه نوشابه راروی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد.
وقتی راننده بلند شد تاصورتحساب را پرداخت کند، نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد، ولی باز هم ساکت ماند.

دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوانها به صاحب رستوران گفت:
چه آدم بی خاصیتی بود، نه غذا خوردن بلد بود، نه حرف زدن و نه دعوا!
رستورانچی جواب داد: از همه بدتر رانندگی هم بلد نبود، چون وقتی داشت می رفت دنده عقب، 3 تا موتور نازنین را له کرد و رفت!!!

نتیجه اخلاقی: زورگوها, از جایی چوبش رو خواهند خورد که فکرش رو هم نمی کنن.

بازديد : 325 بار نظر دهيد! [ 0 ]


ویتامین های مورد نیاز بدن انسان



ویتامین های مورد نیاز بدن انسان


ویتامینها ترکیبات آلی هستند که به مقدار خیلی جزئی برای سوخت و ساز مواد غذایی و اعمال حیاتی بدن و رشد و نمو و تندرستی ضرورت دارند. تغذیه ناقص و رژیم غذایی نامناسب سبب کمبود یا فقدان یک یا چند ویتامین می‌شود و به بیماری‌های مختلف مانند بری بری و پلاگر می‌انجامد. طراح این اینفوگرافی سالومه رئیسی می باشد.

 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

بازديد : 526 بار دسته بندي : دانستنیها(اطلاعات عمومی) نظر دهيد! [ 0 ]


یک اینفوگرافیک به مناسبت روز اهدا خون


یک اینفوگرافیک به مناسبت روز اهدا خون


در مرداد سال 1353 شمسی سازمان انتقال خون ایران با هدف سامان بخشیدن به وضع آشفته خون رسانی و به منظور ترویج فرهنگ اهدا، تهیه و تأمین خون و فرآورده های سالم و مطمئن و رایگان برای رفع نیاز بیماران نیازمند، به خصوص مبتلایان به تالاسمی، هموفیلی و لوسمی به وجود آمد. از آن تاریخ به بعد، سالروز تأسیس این سازمان در نهم مرداد ماه، به عنوان روز اهدای خون نام گذاری شده است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

بازديد : 346 بار دسته بندي : دانستنیها(اطلاعات عمومی) نظر دهيد! [ 0 ]


ارزش زندگی ...


روزی دست پسر بچه ای که در خانه با گلدان کوچکی بازی می کرد ، در آن گیر کرد و هر کاری کرد ، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند
به ناچار پدرش را به کمک طلبید اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند دست پسر را از گلدان خارج کنند .
پدر دیگر راضی شده بود به شکستن گلدان که تصادفا خیلی هم گرانقیمت بود ، فکر کند . قبل از این کار به عنوان آخرین تلاش به پسرش گفت : دستت را باز کن ، انگشت هایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن آن وقت فکر می کنم دستت بیرون می آید .
پسر گفت : " می دانم اما نمی توانم این کار را بکنم "
پدر که از این جواب پسرش شگفت زده شده بود پرسید : " چرا نمی توانی ؟ "
پسر گفت : " اگر این کار را بکنم سکه ای که در مشتم است ، بیرون می افتد "
گاهی انسان در زندگی به بعضی چیز های کم ارزش چنان اهمیت می دهد که ارزش دارایی های پرارزش مان را فراموش می کنیم .
 

بازديد : 391 بار نظر دهيد! [ 0 ]


دنیا در رویـــــــا ( آیا شدنی است؟)-میشه که بشه؟


تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته                   

جهانی رو که هرانسان تو اون خوشبخته خوشبخته


جهانی که تو اون پول ونژادو قدرت ارزش نیست        

جواب هم‌صدایی‌ها پلیس ضِد شورش نیست

 

 

 

 

 

 

 

 

نه بمب هسته‌ای داره، نه بمب‌افکن نه خمپاره         

 

 

دیگه هیچ بچه‌ای پاشو روی مین جا نمی‌زاره

 

همه آزادِ آزادن، همه بی‌درد بی‌دردن                     

تو روزنامه نمی‌خونی، نهنگا خودکشی کردن

 

جهانی را تصور کن، بدون نفرت و باروت                   

بدون ظلم خود کامه، بدون وحشت و تابوت

 

جهانی را تصور کن، پر از لبخند و آزادی                   

لبالب از گل و بوسه، پر از تکرار آبادی

 

 

تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه                    

اگه با بردن اسمش گلو پر میشه از سرمه

 

تصور کن جهانی را که توش زندان یه افسانه‌س        

 

تمام جنگ‌های دنیا، شدن مشمول آتش‌بس

 

کسی آقای عالم نیست، برابر با هم‌اند مردم           

دیگه سهم هر انسانِ تن هر دونه‌ی گندم

 

بدون مرزو محدوده، وطن یعنی همه دنیا                 

تصور کن تو می‌تونی بشی تعبیر این رویا   

 

یغما گلرویی

بازديد : 344 بار دسته بندي : شعر نظر دهيد! [ 0 ]


حسین (ع) هنوز مظلوم است!


 

باز هم ماه محرم  فرا رسید و ماهی که به ما هزاران درس می دهد درس عزت درس گذشت ، درس وفاداری ، درس ایمان، درس معرفت ، درس خداشناسی و ... اما به قول دکتر شریعتی افسوس که ما فقط تشنگی امام حسین رو دیدم کاش تشنه منش و معرفت مولا بودیم . کاری نداریم که چه کسی چه اعتقادی و باوری دارد یکی مسلمونه و یکی مسیحی و یکی زرتشت اما مهم اینه از این اتفاق بزرگ به عنوان یک انسان خردگرا درس و عبرتی بگیریم و اون رو واقعا در زندگی بکار بگیریم .

اما متاسفانه همانطور که هیچ چیزمون به هم نمیخوره و کسی نبود و به ما راه درست عزاداری و پیرو کسی بودن را یاد بده مثل همیشه فرهنگ غنی تظاهر و 2 رویی را خوب بلد شدیم . اینها رو برای این گفتم که
فراموش نکنیم امام حسین محتاج گریه و نذری! پخش کردن امثال من نیست شاید محرم بهانه ای بود که امام حسین برای من و امثال من ایجاد کرد که کمی به خودمون بیایم و واقعا یک انسان برای فقط خداوند باشیم و نه کس دیگری . حرف برای گفتن زیاد دارم اما به قول شاعر زیبا گو " کم گوی و گزیده گوی "



 


 امام حسین هنوز مظلوم است


 چون وقتی محرم می‌آید…

ستار پولدارترین مرد شهر، یکماه تکیه راه می‌اندازد و خودش در روز تاسوعا سر مردم گل می‌مالد و ۱۱ ماه هم سرشان شیره!



حسین (ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می‌آید…

قدرت سامورایی! شب ها در تکیه لخت می‌شود و میانداری می‌کند و روزها مردم را لخت می‌کند و زورگیری …!





حسین (ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می‌آید…

آقا احمد تا پایان اربعین تمام پاساژش را سیاه می‌کند و تا آخر سال هم مشتری‌هایش را!



حسین (ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می‌آید…

مهدی روزهای تاسوعا و عاشورا قمه می‌زند و علم می‌کشد ولی در ماه رمضان سیگار از لبش نمی‌افتد!



حسین (ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می‌آید…

ممد چشم چران! که پاتوقش همیشه خدا نزدیک مدارس دخترانه است در دسته‌های عزاداری اسفند دود می‌کند و از اونجا دخترا رو دید می زنه!




حسین (ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می‌آید…

حاج آقا مداح معروف شهر بابت ۷ ساعت مداحی حقوق ۲۵۰ روز یک کارگر را می‌گیرد!



حسین (ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می‌آید…

رییس شرکت لبنیات شیر تو شیر! ۳۰شب شیر صلواتی به خلق خدا می‌دهد و ۳۳۵ روز هم با اضافه کردن آب شیرشان را می‌دوشد!




حسین (ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می‌آید…

حاج آقا ...، ۹شب مردم را به تقوی دعوت می‌کند ولی در شب دهم سر زود پایین آمدن از منبر با هیت امنا دعوا می‌کند!



حسین (ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می‌آید…

هیت امنای مسجد …علیه السلام! درست وقت اذان ظهر عاشورا اطعام عزاداران را شروع می‌کنند و بعد از آن با انرژی و فلوت! سینه می‌زنند و گریه می‌کنند !


 

 

آری حسین (ع) هنوز مظلوم است ، چون پیروانش(به عربی شیعیان) یارای پیروی اورا ندارندو فقط اسمی ارثی به یدک می کشند و دریغ از ذره ای اندیشه اند . درست است از شیعه و مذهب حرف می زنند ولی  با جمله معروف و عامیانه « ما خاک پای اونها هم نمیتونیم بشیم » عملاً خود را در پیروی از پیشوایان ناتوان می گمارند و به با این توهم به دنیاطلبی مشغولند و شیعه گری را فقط برای رقابت با تسنن پاس می دارند و فارغ از شیعه گی اهل تسنن در عملند

حسین (ع) هنوز مظلوم است چون دوستدارانش راه توحید را گم کرده اند و آلوده به شرک فقط  لاف یکتایی خدا می زند وشیعه گی. 


محرم آمد

آغاز سال 1434 قمری

آغازی که با شکوه بنده گی حسین(ع) در برابر حقیقت  پیوند می خورد

 

گاه حقیقت شاید تلخ باشد ولی نادیده گرفتنی نیست .

حقیقت امروز در اینجا این است و

افسوس که

محرم ،به صحنه ای برای رقابت و نمایش  زر و زور و تزویر 

و خودنمایی

مبدل گشته

واین واقعیت برای بعضیها قابل هضم و درک نیست و با چنین شرایطی نیز نخواهد بود.


مشتری حقیقت شویم

 

سلام بر حسین

moresamo

 

 

 

 

برگرفته از نوشتار آقای احمدنیا

بازديد : 381 بار دسته بندي : مقالات اعتقادی من و حرفهای مفت نظر دهيد! [ 1 ]


نامه به آقای رییس!!


جناب آقای رییس ؛

 

در این اجتماع

 

گاه

 

 

«منفعت» ایجاب می کند

 

تا

 

«چاپلوسی» پیشه کنیم

 

ولی افسوس

 

این هنر از من دور است

 

که شاید

 

دلیل کمرنگی من نیز، همین است

 

ولی من

 

همچنان سعی خواهم کرد

 

تا

 

کارمندی خوب ، نزد «وجدانم» شوم

 

گر چه کمرنگم

 

لیک

 

حقوقم

 

محفوظ خواهد ماند. moresamo

 

 

 

بازديد : 394 بار دسته بندي : معجزه کلام من و حرفهای مفت نظر دهيد! [ 0 ]


تو چه کردی؟


 گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت !
پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم !
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد !
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد !
دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در سکوت شب ، اگر گم شد هرچه هست دوستی نیست . . .

بازديد : 319 بار نظر دهيد! [ 0 ]


معلم و شاگرد


معلم و شاگرد

در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت هاى اولیه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت که همه آن ها را به یک اندازه دوست دارد و فرقى بین آنها قائل نیست. البته او دروغ می گفت و چنین چیزى امکان نداشت. مخصوصاً این که پسر کوچکى در ردیف جلوى کلاس روى صندلى لم داده بود به نام تدى استودارد که خانم تامپسون چندان دل خوشى از او نداشت.
تدى سال قبل نیز دانش آموز همین کلاس بود. همیشه لباس هاى کثیف به تن داشت، با بچه هاى دیگر نمی جوشید و به درسش هم نمی رسید. او واقعاً دانش آموز نامرتبى بود و خانم تامپسون از دست او بسیار ناراضى بود و سرانجام هم به او نمره قبولى نداد و او را رفوزه کرد.
امسال که دوباره تدى در کلاس پنجم حضور می یافت، خانم تامپسون تصمیم گرفت به پرونده تحصیلى سال هاى قبل او نگاهى بیاندازد تا شاید به علّت درس نخواندن او پی ببرد و بتواند کمکش کند.
معلّم کلاس اول تدى در پرونده اش نوشته بود: تدى دانش آموز باهوش، شاد و با استعدادى است. تکالیفش را خیلى خوب انجام می دهد و رفتار خوبى دارد. “رضایت کامل”.
معلّم کلاس دوم او در پرونده اش نوشته بود: تدى دانش آموز فوق العاده اى است. همکلاسیهایش دوستش دارند ولى او به خاطر بیمارى درمان ناپذیر مادرش که در خانه بسترى است دچار مشکل روحى است.
معلّم کلاس سوم او در پرونده اش نوشته بود: مرگ مادر براى تدى بسیار گران تمام شده است. او تمام تلاشش را براى درس خواندن می کند ولى پدرش به درس و مشق او علاقه اى ندارد. اگر شرایط محیطى او در خانه تغییر نکند او به زودى با مشکل روبرو خواهد شد.
معلّم کلاس چهارم تدى در پرونده اش نوشته بود: تدى درس خواندن را رها کرده و علاقه اى به مدرسه نشان نمی دهد. دوستان زیادى ندارد و گاهى در کلاس خوابش می برد.

خانم تامپسون با مطالعه پرونده هاى تدى به مشکل او پى برد و از این که دیر به فکر افتاده بود خود را نکوهش کرد. تصادفاً فرداى آن روز، روز معلّم بود و همه دانش آموزان هدایایى براى او آوردند. هدایاى بچه ها همه در کاغذ کادوهاى زیبا و نوارهاى رنگارنگ پیچیده شده بود، بجز هدیه تدى که داخل یک کاغذ معمولى و به شکل نامناسبى بسته بندى شده بود.

خانم تامپسون هدیه ها را سرکلاس باز کرد. وقتى بسته تدى را باز کرد یک دستبند کهنه که چند نگینش افتاده بود و یک شیشه عطر که سه چهارمش مصرف شده بود در داخل آن بود.

این امر باعث خنده بچه هاى کلاس شد امّا خانم تامپسون فوراً خنده بچه ها را قطع کرد و شروع به تعریف از زیبایى دستبند کرد. سپس آن را همانجا به دست کرد و مقدارى از آن عطر را نیز به خود زد. تدى آن روز بعد از تمام شدن ساعت مدرسه مدتى بیرون مدرسه صبر کرد تا خانم تامپسون از مدرسه خارج شد. سپس نزد او رفت و به او گفت: خانم ,شما امروز بوى مادرم را می دادید.
خانم تامپسون ، بعد از خداحافظى از تدى، داخل ماشینش رفت و براى دقایقى طولانى گریه کرد. از آن روز به بعد، او آدم دیگرى شد و در کنار تدریس خواندن، نوشتن، ریاضیات و علوم، به آموزش “زندگی” و “عشق به همنوع” به بچه ها پرداخت و البته توجه ویژه اى نیز به تدى می کرد.
پس از مدتى، ذهن تدى دوباره زنده شد. هر چه خانم تامپسون او را بیشتر تشویق می کرد او هم سریعتر پاسخ می داد. به سرعت او یکى از با هوش ترین بچه هاى کلاس شد و خانم تامپسون با وجودى که به دروغ گفته بود که همه را به یک اندازه دوست دارد، امّا حالا تدى محبوبترین دانش آموزش شده بود.
یکسال بعد، خانم تامپسون یادداشتى از تدى دریافت کرد که در آن نوشته بود شما بهترین معلّمى هستید که من در عمرم داشته ام.
شش سال بعد، یادداشت دیگرى از تدى به خانم تامپسون رسید. او نوشته بود که دبیرستان را تمام کرده و شاگرد سوم شده است. و باز هم افزوده بود که شما همچنان بهترین معلمى هستید که در تمام عمرم داشته ام.
چهار سال بعد از آن، خانم تامپسون نامه دیگرى دریافت کرد که در آن تدى نوشته بود با وجودى که روزگار سختى داشته است امّا دانشکده را رها نکرده و به زودى از دانشگاه با رتبه عالى فارغ التحصیل می شود. باز هم تأکید کرده بود که خانم تامپسون بهترین معلم دوران زندگیش بوده است.
چهار سال دیگر هم گذشت و باز نامه اى دیگر رسید. این بار تدى توضیح داده بود که پس از دریافت لیسانس تصمیم گرفته به تحصیل ادامه دهد و این کار را کرده است. باز هم خانم تامپسون را محبوبترین و بهترین معلم دوران عمرش خطاب کرده بود. امّا این بار، نام تدى در پایان نامه کمى طولانی تر شده بود: دکتر تئودور استودارد.
ماجرا هنوز تمام نشده است. بهار آن سال نامه دیگرى رسید. تدى در این نامه گفته بود که با دخترى آشنا شده و می خواهند با هم ازدواج کنند. او توضیح داده بود که پدرش چند سال پیش فوت شده و از خانم تامپسون خواهش کرده بود اگر موافقت کند در مراسم عروسى در کلیسا، در محلى که معمولاً براى نشستن مادر داماد در نظر گرفته می شود بنشیند. خانم تامپسون بدون معطلى پذیرفت و حدس بزنید چکار کرد؟ او دستبند مادر تدى را با همان جاهاى خالى نگین ها به دست کرد و علاوه بر آن، یک شیشه از همان عطرى که تدى برایش آورده بود خرید و روز عروسى به خودش زد.
تدى وقتى در کلیسا خانم تامپسون را دید او را به گرمى هر چه تمامتر در آغوش فشرد و در گوشش گفت: خانم تامپسون از این که به من اعتماد کردید از شما متشکرم. به خاطر این که باعث شدید من احساس کنم که آدم مهمى هستم از شما متشکرم. و از همه بالاتر به خاطر این که به من نشان دادید که می توانم تغییر کنم از شما متشکرم.
خانم تامپسون که اشک در چشم داشت در گوش او پاسخ داد: تدى، تو اشتباه می کنى. این تو بودى که به من آموختى که می توانم تغییر کنم. من قبل از آن روزى که تو بیرون مدرسه با من صحبت کردى، بلد نبودم چگونه تدریس کنم.
بد نیست بدانید که تدى استودارد هم اکنون در دانشگاه آیوا یک استاد برجسته پزشکى است و بخش سرطان دانشکده پزشکى این دانشگاه نیز به نام او نامگذارى شده است
همین امروز گرمابخش قلب یک نفر شوید… وجود فرشته ها را باور داشته باشید
و مطمئن باشید که محبت شما به خودتان باز خواهد گشت

بازديد : 386 بار دسته بندي : حکایت نظر دهيد! [ 0 ]


تعصب نه !


 

 

باز هم حرفی دوستانه ،

باز هم حرفی تکراری

حرفی به تو دوست عزیز

تا شاید که همدرد من شوی،

یا شاید راهی برای یکی شدن یافتیم

برای یکدل شدن ، یک رنگ شدن

برای دوری از خودخواهی ، خودبینی و تبعیض و تنفر و جدایی

و  حرف اول و آخر این صفحه  به آنانی که از نفاق و تفرقه بیزارند:

تعصب کارآترین ابزار شیطان (اهریمن یا پلیدان) برای جدایی انسانهاست و احساسات پوچ، پرده ایست که حقیقت(راستی و درستی) را از ما نهان خواهد ساخت.

 

تعصب یا پیش داوری، پافشاری بدون دلیل و غیر قابل اثبات فلسفی یا تجربی را گویند. ریشهٔ تعصب عشق و علاقه کورکورانه به یک عقیده یا شخصی می‌باشد که باعث می‌شود که انسان به راحتی حرف بی‌دلیل یا بدون دلایل کافی را نه تنها بپذیرد بلکه بر روی آن پافشاری هم داشته باشد. نقطه مقابل تعصب تنفر و کینه و ... است که نفرت بی دلیل یا بدون دلایل کافی از عقیده یا شخصی است.

دو نمونه از بارزترین تصمیم گیریهای کورکورانه و متعصبانه که باعث می شوند تا انسانها از تحقیق و حقیقت جویی دور شوند و در نهایت منجر به جدایی گردد :

1- تعصب اعتقادی (دینی ، مذهبی ، مکتبی ، ....)

2- تعصب اجتماعی (نژادی ، ملیتی ، محلی....)


 

 

پس در رابطه با تعصب اعتقادی که اکثر نزاعها و جداییها بر سر آن است ، یادآور می شویم که :

- در دین هیچ اجباری نیست، راه هدایت و ظلمت بر همگان روشن گردیده.

- به ریسمان الهی چنگ بزنید و فرقه فرقه نشوید.

- بهترین راه نزد خدا ، پرهیز از خودخواهیست و تسلیم شدن در برابر آنچه پروردگار می خواهد.

 

 

 

در زندگی ،

خودمان قاضی خودمان باشیم و

 

 

 

 

حق را به حقیقت دهیم نه به آنچه از آن ماست و به ما نسبت دارد

 

 

 

آری،

راستی و درستی را آنسوی تعصب خواهیم یافت.

 

 

 

 

 

بازديد : 354 بار دسته بندي : گپ اعتقادی من و حرفهای مفت نظر دهيد! [ 0 ]


حکایت مدیریتی


یکی از نمایندگان فروش شرکت کوکاکولا، مایوس و نا امید از خاورمیانه بازگشت .
دوستی از وی پرسید:
«چرا در کشورهای عربی موفق نشدی؟»
وی جواب داد:

«هنگامی که من به آنجا رسیدم مطمئن بودم که می توانم موفق شوم و فروش خوبی داشته باشم. اما مشکلی که داشتم این بود که من عربی نمی دانستم. لذا تصمیم گرفتم که پیام خود را از طریق پوستر به آنها انتقال دهم. بنابراین سه پوستر زیر را طراحی کردم:
پوستر اول مردی را نشان می داد که خسته و کوفته در بیان بیهوش افتاده بود.
پوستر دوم مردی که در حال نوشیدن کوکا کولا بود را نشان می داد.
پوستر سوم مردی بسیار سرحال و شاداب را نشان می داد.
پوستر ها را در همه جا چسباندم.»

دوستش از وی پرسید:
«آیا این روش به کار آمد؟»
وی جواب داد:
«متاسفانه من نمی دانستم عربها از راست به چپ می خوانند و لذا آنها ابتدا تصویر سوم، سپس دوم و بعد اول را دیدند»

بازديد : 334 بار نظر دهيد! [ 1 ]


پیک نیک لاک پشتی


یک (روز) خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند.
از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن!

در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترک کردند. در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند. برای مدتی حدود شش ماه محوطه رو تمیز کردند، و سبد پیکنیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاوردند!

پیکنیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، و همه آنها با این مورد موافق بودند.
بعد از یک بحث طولانی، جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد.
لاک پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توی لاکش کلی بالا و پایین پرید، گر چه او سریعترین لاک پشت بین لاک پشت های کند بود!

او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی نخوره. خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.

سه سال گذشت... و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال ... شش سال ...
سپس در سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده .
او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.

در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید،« دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید.
منم حالا نمی رم نمک بیارم»!!!

نتیجه اخلاقی:
بعضی از ماها زندگیمون صرف انتظار کشیدن برای این می شه که دیگران به تعهداتی که ازشون انتظار داریم عمل کنن. آنقدر نگران کارهایی که دیگران انجام میدن هستیم که خودمون (عملا) هیچ کاری انجام نمی دیم.

بازديد : 306 بار نظر دهيد! [ 0 ]


کِی چی فکر میکردم


 تا ﺳﻦ هفت ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﮔﻪ ﺍﺫﯾﺖ ﮐﻨﻢ ﻟﻮﻟﻮ ﻣﯿﺎﺩ ﻣﻨﻮ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻩ
هشت ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﯾﻪ ﮐﻼﻏﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺧﺒﺮﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﯿﺒﺮﻩ
نه ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺪﺵ ﺑﯿﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﺳﻨﮕﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ
ده ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺭﻭ ﻣﺎﻣﺎﻧﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺎﺭﻥ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺎﺑﺎ ﻫﺎ
یازده ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﻣﺎﻧﺎ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺧﺪﺍ ﺑﭽﻪ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﻬﺸﻮﻥ
سیزده ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺠﺮﯼ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﻣﺎﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ
چهارده ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﺎﺭﺝ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺁﻟﻤﺎﻧﻪ.
شانزده ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﺮﻡ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ
هجده ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ کثیرﺍﻻﻧﺘﺸﺎﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ.
نوزده ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﮔﻪ ﭘﻮﻟﻬﺎﻣﻮ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺸﻤﺮﻡ ﮐﻢ ﻣﯿﺸﻪ
بیست ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﯾﻮﮔﻮﺳﻼﻭﺍﮐﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ
ﺗﻮ ﺳﻦ بیست و سه ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻧﻮ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ شدم تا همین الان که در خدمت شما هستم ...

بازديد : 380 بار نظر دهيد! [ 0 ]


من تازه بدنیا اومدم‎


یادمه کوچکتر که بودم تا سالها مرتب این عادت را داشتم که بشمارم تا بدونم مادرو پدرم چند سالشونه
کابوس از دست دادن اونها و کنار اومدن با مفهوم مرگ خیلی ذهنمو با اعدادو ارقام درگیر کرده بود
دیروز بابت کاری مجبور شدم بعد مدتها دوباره سنشون را حساب کنم
بعد تازه یادم افتاد خیلی وقته اینکارو نکردم حالا پدرم 59 ومادرم60 سالشه
دفعه آخری که سنشونو حساب کردم پدرم ۵۰ سالش بود
یعنی 9 سال پیش ومن 21 ساله بودم
و تابستون خیلی گرم بود
اما انگار همین چند لحظه پیش بود
من چرا انقدر زود بزرگ شدم ؟
چرا فاصله 50 سالگی 59 سالگی پدرم فقط یک روز بود؟
اینها را از خودم می پرسیدم و با خودم میگفتم لابد موقع مردن هم بخودمان میگوییم
یعنی چی؟ من تازه بدنیا اومدم.
 

بازديد : 393 بار نظر دهيد! [ 0 ]


چوپان


خبرنگارميپرسه : گوسفندات چي ميخورن؟
چوپان ميگه سفيدا يا سياها؟
خبرنگارميگه: سياها ... چوپان ميگه: علف
خبرنگار ميگه:و سفيدا ؟
چوپان ميگه: اونا هم علف
خبرنگار ميپرسه : شب اونا رو كجا نگه ميداري؟
چوپان ميگه:سفيدا يا سياها ؟
خبرنگار ميگه:سفيدا ... چوپان ميگه: تو يه خونه ي بزرگ
خبرنگار ميگه: و سياها ؟
چوپان ميگه : اونا رو هم توهمون خونه ي بزرگ
خبرنگار ميپرسه:وقتي بخواي تميزشون كني چطوري اينكاروميكني؟
چوپان ميگه: سفيدا يا سياها ؟ خبرنگار ميگه: سياها ... چوپان ميگه : باآب اونا رو ميشورم
خبرنگار ميگه:و سفيدا؟
چوپان ميگه: اونارو هم با آب ميشورم
خبرنگاره عصبانی ميشه به چوپانه ميگه : توچرا اينقد نژادپرستي ميكني هي ميگي سفيد ياسياه ؟؟؟
چوپانه ميگه:آخه سفيدا مال منن
خبرنگارميگه :و سياها ؟
چوپانه ميگه :اوناهم مال منن
. . .

بازديد : 296 بار نظر دهيد! [ 0 ]


زندگي چه مي گويد؟


 امروز كه از خواب بيدار شدم
از خودم پرسيدم: زندگي چه مي گويد؟
جواب را در اتاقم پيدا كردم...
پنكه گفت: خونسرد باش!
سقف گفت: اهداف بلند داشته باش!
پنجره گفت: دنيا را بنگر!
ساعت گفت: هر ثانيه باارزش است!
آيينه گفت: قبل از هر كاري، به بازتاب آن بينديش!
تقويم گفت: به روز باش!
در گفت: در راه هدف هايت، سختي ها را هُل بده و كنار بزن!
زمين گفت: با فروتني نيايش كن!

بازديد : 391 بار نظر دهيد! [ 0 ]


روش پایین آوردن قند،راه کاهش قندخون


روش پایین آوردن قند،راه کاهش قندخون

برای پایین آورن قند خون توصیه های زیر را به کار بندید:
1- استفاده از فیبرهاى محلول زمان لازم براى جذب قند خون را افزایش داده و از افزایش ناگهانى قند خون پس از مصرف وعده غذایى جلوگیرى مى كند. پس مصرف یك عدد سیب با پوست، حبوبات و سبزى هاى سرشار از فیبر به شما در كنترل قند خون كمك بزرگى مى كند. منابع غنی از فیبر محلول عبارتند از: سیب، مرکبات مثل پرتقال، لیمو و گریپ فروت، توت فرنگی و غلات سبوس دار .

2- مصرف سیب زمینى، هویج، آردهاى سفید و جوانه گندم آرد شده براى شما ممنوع است، به خصوص سیب زمینى كه ضریب گلیسمى(سرعت ورود قند به خون) بالایى داشته و به سرعت قند خون را افزایش مى دهد.

3- تا جایی که ممکن است از مصرف كربوهیدرات هاى ساده( قند، شكر، شیرینى، مربا، آرد سفید، ژله، آب نبات و...) پرهیز کنید و بیشتر كربوهیدرات های پیچیده را مصرف کنید، البته این بدان معنا نیست كه هرگز قند مصرف نكنید بلكه به این دلیل محدود كردن آن توصیه مى شود كه از نظر تغذیه اى فاقد ارزش است. بنابراین سعى کنید كه نه تنها شما، بلكه تمام افراد خانواده شما به حذف آن از رژیم غذایى بیندیشند.

4- بهترین شكل مصرف نان، استفاده از نان سبوس دار آن است و بهترین گزینه ها استفاده از نان سنگك و نان جو است.

5- از مصرف چربى زیاد باید پرهیز كرد، زیرا چربى زیاد سرعت سقوط بدن به طرف بیمارى دیابت را تسریع مى كند، به خصوص چربى هاى اشباع ( جامد ) كه بر توانایى تاثیر انسولین بر متابولیسم قند تاثیر منفى مى گذارد. بنابراین توصیه من به شما این است كه چربى هاى مرئى گوشت ها (چربى هایى كه با چشم دیده مى شوند) و پوست مرغ را حتماً جدا كرده و مصرف سینه مرغ را به ران مرغ و سایر قسمت ها ارجحیت دهید.

6- كباب كردن، بخارپز كردن و روش هاى پخت سریع را بر سرخ كردن در روغن ارجحیت بدهید. آب گوشت را بعد از پخت، سرد كنید و چربى سطح آنها را گرفته و سپس مصرف نمائید.

7- خوردن ماهى ممكن است احتمال ابتلا به دیابت نوع دوم را 50 درصد کاهش دهد، یعنى اشخاصى كه در رژیم غذایى آنها ماهى وجود دارد، حدود 50 درصد كمتر از آنهایى كه ماهى نمى خورند احتمال ابتلا به ناراحتى عدم تحمل قند را دارند. ماهى سرشار از اسیدهای چرب اُمگا-3 است، بنابراین مصرف ماهی به میزان حداقل دو بار در هفته و هر بار 90 گرم بسیار توصیه مى شود . البته بیماران دیابتی نباید از كپسول هاى روغن ماهى جز با تجویز پزشك استفاده نمایند، زیرا تنظیم قند خون آنها را مختل مى كند.

8 - پیاز و سیر ( در صورت عدم استفاده از آسپیرین و نداشتن مشكلات گوارشى در رابطه با مصرف سیر ) از قدیمى ترین مواد غذایى هستند كه از نظر كنترل بیمارى دیابت مورد توجه بوده و تحقیقات جدید این موارد را تاكید كرده است (خام و پخته آنها تفاوتى ندارد). پیاز ممكن است با تاثیر بر سوخت و ساز گلوكز در كبد و یا افزایش سطح انسولین و یا بالاخره افزایش اثر كیفى انسولین براى كاهش قند خون مفید باشد.

9- كلم بروكلى از سبزى هاى بسیار مفید است كه منبع غنى كروم است و به تنظیم قند خون در محدوده مطلوب بسیار كمك مى كند ، حتى در مواردى مصرف كروم نیاز استفاده از قرص ها را برطرف كرده است. جو نیز از نظر كروم غنى است. از دیگر مواد غذایى حاوى كروم مى توان به مغزها، قارچ خوراكى، سبوس غلات، ریواس و مخمر اشاره كرد.

10- لبنیات مصرفى شما باید از نوع كم چرب باشد ( به جز در كودكان ). ماست و شیر پر چرب، خامه، پنیرهاى پرچرب (گودا، پیتزا و...) ، سرشیر و كره را از رژیم غذایى خود حذف كنید.

11- آنتى اكسیدان ها شامل ویتامین های C , E و بتاكاروتن از مواد بسیار مهم براى حفاظت از سلول هاى بتا (سلول هاى تولید كننده انسولین) هستند، بنابراین از منابع حاوى این ویتامین استفاده كنید. ویتامین C در سبزیجات و میوه های تازه و بیشتر در مرکبات( پرتقال، گریپ فروت، انواع لیمو و نارنگی )، کیوی، انواع توت، گوجه فرنگی، فلفل دلمه ای، هندوانه، طالبی، توت فرنگی، سیب زمینی و سبزیجات برگ سبز موجود است. بهترین منبع ویتامین E آجیل و روغن های گیاهی مثل : روغن جوانه گندم، آفتابگردان، بادام، گردو، فندق، ذرت و زیتون است. بتاكاروتن( پیش ساز ویتامین A )در میوه هاى رنگى به خصوص زرد و نارنجى و سبزى هاى سبز تیره وجود دارد؛ مثل سیب زمینی شیرین، هویج، اسفناج، کدو حلوایی، طالبی، زرد آلو، کلم بروکلی، گریپ فروت قرمز.
پس میوه ها و سبزى های خام( اگر مشكل گوارشى ندارید ) بهتر از انواع پخته آنها و انواع پخته بهتر از انواع منجمد و بخارپزى كه بخار آن خارج مى شود یا آب آن دور ریخته مى شود، است.

12- خوردن میوه ها با پوست باعث افزایش تدریجى قند خون مى شود. جالب است بدانید كه بیشتر ویتامین ها و مواد معدنى در لایه هاى نزدیك به پوست میوه ها قرار دارند، پس میوه هایى را كه مى شود با پوست خورد با پوست میل كنید و مصرف میوه هاى بسیار شیرین را ممنوع و یا بسیار كاهش دهید؛ مثل موز، انجیر، خربزه، انگور شیرین و... .

13- برخى از ادویه ها فعالیت انسولین را تشدید مى كنند. تحقیقات ثابت مى كند كه مصرف دارچین، میخك، زردچوبه (براى پیشگیرى از گرفتگى عروق و آلزایمر نیز مفید است) و برگ بو، فعالیت انسولین را تا سه برابر افزایش مى دهند كه در بین آنها اثر دارچین از بقیه بیشتر است، طورى كه پاچیدن مقدار كمى دارچین روی غذاهاى شیرین فعالیت انسولین را افزایش داده و مانع از افزایش قند خون مى شود.

14- تخم شنبلیله حاوى ماده ای به نام " گالاكتومانان " است که از دیرباز در ایران و سایر كشورهاى مشرق زمین براى كنترل دیابت مورد استفاده قرار می گرفته است. اثر این ماده در افراد مبتلا به دیابت نوع اول بسیار چشمگیر بوده و حتى كاهش چربى هاى خون را هم به دنبال دارد.

15- مصرف 8-7 لیوان آب در روز را به شما توصیه مى كنم.

16- به خود عادت دهید كه برچسب تمام مواد غذایى را قبل از مصرف بخوانید. ممكن است تعجب كنید كه بسیارى از غذاهاى حاوى شیرین كننده هاى مصنوعى كم كالرى مثل دسرهاى رژیمى، نوشابه ها و ... اغلب دارای نشاسته و سایر قند ها ، چربى ها و پروتئین ها نیز هستند كه این مواد كالرى زیادى دارند و موجب افزایش قند خون مى شوند. همچنین به موضوع كم چربى یا بدون چربى نیز توجه كنید. اغلب به این محصولات موادی به عنوان حجم دهنده افزوده مى شود ، مثل مالتو دكسترین، و پلى دكستروز در محصولاتى مانند ماست بدون قند و بستنى كم چربى ، كه بر میزان قند خون تاثیر دارند.

17- غذایى كه آهسته تر هضم مى شود ، قند را آهسته تر وارد خون کرده و آن را خیلی افزایش نمی دهد. غذایى كه به صورت قطعات بزرگتر باشد، خیلى آهسته تر از غذاهاى نرم( پوره شده) هضم مى شوند. غذاى پخته سریع تر از غذاى خام هضم مى شود و غذایى كه رطوبت داشته باشد، خیلى سریع تر از غذاى خشك( ذرت بوداده در برابر آب پز) هضم مى شود .

18- سعى كنید تخم مرغ مصرفى شما بیشتر از سه عدد در هفته نباشد ، ولی مصرف سفیده تخم مرغ به شرط آنکه كاملاً پخته باشد اشکالی ندارد. البته در صورت بروز رنگ زرد در پوست بیماران مبتلا به دیابت ( گزانتوكرومى ) مصرف تخم مرغ را محدود مى كنند.

19- با توجه به تاكید فراوان در مورد کاهش مصرف نمك در این بیماران، توصیه مى شود نمكدان را سر سفره نیاورید . برچسب ماده غذایى را از نظر مقدار نمک بخوانید و براى طعم دهى به غذاها از چاشنى هاى سالم استفاده كنید. پنیرها را در آب بگذارید و مصرف مواد غذایى فرآورى شده نظیر سوسیس و كالباس را بسیار محدود یا حذف كنید.

20- سایر سبزی های مفید برای این بیماران شامل : مرزه ، كلم ، كدو سبز ، شلغم و تره است.

21- مصرف میوه هایى مثل توت فرنگى ( قند آن لوولوز است و داراى مقدار زیادى اسید سیالیك است)، خرما ( البته با احتیاط )، گلابى ، گیلاس و سیب به خصوص با پوست را فراموش نكنید.

22- سویا ماده غذایى مفید و موثرى است كه علاوه بر قند خون، بر چربى هاى خون هم اثر شگفت انگیزى دارد . پس از مصرف آن غافل نشوید.

23- در حبوبات مصرف عدس براى این بیماران را توصیه مى كنم. ولى در مصرف لوبیا بهتر است كه جانب احتیاط را رعایت كنند.

24- براى پیشگیرى از ابتلا به دیابت نوع اول ( وابسته به انسولین ) توصیه مى شود كه حداقل تا یک سالگى از دادن لبنیات به نوزاد خوددارى كنید. توجیه کارشناسان تغذیه این است كه حتى الامكان نباید به نوزاد شیرگاو داد ، مخصوصاً اگر سابقه ارثى ابتلا به این بیمارى در خانواده آنها وجود داشته باشد.

25- مهمترین نكته در مورد افراد مبتلا به دیابت نوع اول این است كه باید یك میان وعده در پیك(اوج ) اثر انسولین مصرف کنند ، زیرا به فاصله 45-30 دقیقه بعد از مصرف انسولین، قند خون افت خواهد کرد كه با علامت ضعف خود را نشان مى دهد. از این رو مصرف یك میان وعده مثل نان و پنیر، یك لیوان شیر یا یك عدد میوه را به آنها توصیه مى كنم.

26- اكثر كارشناسان تغذیه ، برای اینگونه بیماران رژیمى را توصیه مى كنند كه براى پیشگیرى از بیمارى هاى قلب و عروق هم كارآمد است و در آن چربى به خصوص چربى حیوانى خیلى محدود مى شود و مقدار مواد کربوهیدراتی نیز کم است، ولی مواد غذایى سرشار از فیبر، مثل حبوبات و سبزیجات، دانه هاى غلات كامل( سبوس دار) و مغزها در این رژیم وجود دارد .

در نهایت متعادل نگه داشتن وزن، نرمش و ورزش(حداقل سه بار در هفته و هر بار 20 دقیقه ) به موازات اجرای رژیم غذایى مناسب و توجه خاص به پیاده روى روزانه، برای تامین آرامش اعصاب بسیار توصیه مى شود.
موفق باشید.

 

 

 


برگرفته از وب سایت تبیان

بازديد : 617 بار دسته بندي : دانستنیها(اطلاعات عمومی) نظر دهيد! [ 0 ]


هیچی ارزششو نداره


زن پاشو محکمتر روی گاز فشار داد ، باید خودشو سریع میرسوند...... نه!!!
صدای برخورد ماشین با سپر گلگیر روبرویی....
ماشین کاملا نو بود و چند روز بیشتر نبود که اونو تحویل گرفته بودند.
چطوری باید جریان تصادف و به شوهرش توضیح میداد.... خدایا!!!
باید مدارکش رو حاضر میکرد. در حالی که از یه پاکت قهوه ای رنگ بزرگ مدارکش رو بیرون میکشید، تکه کاغذی از توی اون زمین افتاد.
روی اون با خطی کلفت و شتاب زده نوشته شده بود:
عزیزم در صورت تصادف یادت باشه، که من تو رو دوست دارم نه ماشین رو!
زن اروم گرفت و با لبخندی از ماشین پیاده شد.
وقتی پیرهنمون با اتو میسوزه ، قشنگترین ظرف کریستالمون میشکنه، دیوارهای خونه خط خطی میشه
یادتون باشه هیچکدوم ارزش شکستن دلی رو نداره!

بازديد : 440 بار نظر دهيد! [ 0 ]


مشکلات این شکلی اند


نجار، یک روز کاری دیگر را هم به پایان برد . آخر هفته بود و تصمیم گرفت دوستی را برای صرف نوشیدنی به خانه اش دعوت کند.
موقعی که نجار و دوستش به خانه رسیدند.قبل از ورود ، نجار چند دقیقه در سکوت جلو درختی در باغچه ایستاد ...
بعد با دو دستش ، شاخه های درخت را گرفت .چهره اش بی درنگ تغییر کرد.
خندان وارد خانه شد، همسر و فرزندانش به استقبالش آمدند ، برای فرزندانش قصه گفت ، و بعد با دوستش به ایوان رفتند تا
نوشیدنی بنوشند .از آنجا می توانستند درخت را ببینند . دوستش دیگر نتوانست جلو کنجکاوی اش را بگیرد، و دلیل رفتار نجار را پرسید.

نجار گفت :
این درخت مشکلات من است . موقع کار ، مشکلات فراوانی پیش می آید ، اما این مشکلات مال من است و ربطی به همسر و فرزندانم ندارد. وقتی به خانه می رسم ، مشکلاتم را به شاخه های آن درخت می آویزم . روز بعد ، وقتی می خواهم سر کار بروم ، دوباره آنها را از روی شاخه بر می دارم .جالب این است که وقتی صبح به سراغ درخت می روم تا مشکلاتم را بردارم ، خیلی از مشکلات ، دیگر آنجا نیستند ، و بقیه هم خیلی سبکتر شده اند .

بازديد : 444 بار نظر دهيد! [ 0 ]


کسی که بخاطر شما دروغ می گوید،به شما نیز دروغ خواهد گفت


 

کسی که

 

بخاطر شما

 

دروغ می گوید،

 

به شما نیز

 

دروغ خواهد گفت

 

..:: دروغ ::..
 

کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ ، فیلسوف است.

کسی که راست و دروغ برای او یکی است ،متملق و چاپلوس است.

کسی که پول میگیرد تا دروغ بگوید ،دلال است.

کسی که دروغ می گوید تا پول بگیرد، گداست.

کسی که پول می گیرد تا راست و دروغ را تشخیص دهد، قاضی است.

کسی که پول می گیرد تا راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد، وکیل است.

 کسی که جز راست چیزی نمی گوید ،بچه است.

 کسی که به خودش هم دروغ می گوید ،متکبر و خود پسند است.

 کسی که دروغ خودش را باور می کند، ابله است.

 کسی که سخنان دروغش شیرین است، شاعر است.

 کسی که علی رغم میل باطنی خود دروغ می گوید، زن و شوهر است.

 کسی که اصلا دروغ نمی گوید، مرده است.

 کسی که دروغ می گوید و قسم هم می خورد ،بازاری است.

 کسی که دروغ می گوید و خودش هم نمی فهمد، پرحرف است.

 کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می پندارند، سیاستمدار است.

کسی که راست می گوید و مردم دروغ می پندارند و به او می خندند، به ظاهر دیوانه است

 

 

 

 

 


 
بازديد : 508 بار دسته بندي : معجزه کلام نظر دهيد! [ 0 ]


حـرف های یـواشكی با خـدا ...


 

حـرفهای یـواشكی با خـدا ...

 


گفتم: خسته‌ام.

گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/53) ::.

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره.

گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.


گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم.

گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید

.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!

گفتی: فاذکرونی اذکرکم

.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟

گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا

.:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟

گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الل

.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!

گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم

.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟

گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم

.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته.

گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا

.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله.

گفتی: ان الله یحب المتوکلین

.:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!

ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:
و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره

.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم.

گفتی: فانی قریب

.:: من که نزدیکم (بقره/186) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم.

گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال

.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!

گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم

.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/22) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی.

گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه

.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/90) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده

.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/104) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم.

گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب

.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/2-3) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟

گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا

.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/53) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟

گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله

.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/135) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم: یا غافر الذنب، اغفر ذنوبی جمیعا

گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین

.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/222) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک

گفتی: الیس الله بکاف عبده

.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/36) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما

.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/42-43) ::.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 با تشکر از  آقای رضا حبیبی

 

 

 

بازديد : 493 بار دسته بندي : حرفهای عاشقونه نظر دهيد! [ 0 ]


پيوند ها پيوند ها'

تبادل لينک تبادل لينک تبادل لينک تبادل لينک

  • تعمیرات پرینتر جوهر افشان

    عکس خنده دار|عکس عاشقانه|عکس فیسبوکی

    گیفت کارت ارزان استیم

    محصولات سالم و طبيعي

    هيتر کارگاهي صبا هواساز

    فرش ماشینی 1200 شانه

    دانلود فیلم ایرانی

    انجام پایان نامه مدیریت

    پایان نامه مدیریت

    مدل مانتو

    گيفت کارت پلی استيشن

    انجام پايان نامه ارشد

    خريد vps

    خريد فيلتر شکن

    کاریابی همدان

    چاپ کاتالوگ و بروشور

    خرید جم کلش رویال

    تور دبی

    دانلود آهنگ

    سرور مجازی

    آگهی تدریس خصوصی

    اس ام اس عاشقانه

    تصفیه آب معصومی

    تدریس خصوصی ریاضی

    خرنوب

    لباس زیر زنانه

    استخدام در تهران

    لوازم جانبی موبایل

    دیزل ژنراتور

    دانلود آهنگ جدید

    دانلود سریال شهرزاد

    سایت سرگرمی نالیچه

    جوک جدید

    دانلود آهنگ جدید

    درمان آسان

    دانلود آهنگ جدید

    طرح توجیهی

    فروشگاه اینترنتی سی دی و دی وی دی

    داربست

    تشریفات

    املاک شیراز

    نرم افزار حسابداری برای رستوران

    نرم افزار فست فود

    نرم افزار رستوران

    مدل مانتو زنانه

    مانتو بارداری

    نــــــَــچ ، تولید کننده محصولات پلیمری،پلی استر،پلی یورتان،گچی و ستگ مصنوعی

    قیمت روز خودروی شما

    دانلود سریال جدید












  • بک لينک بک لينک